خبرهای نگرانکننده از فروش قدیمیترین سینمای اهواز / فعالان فرهنگی هنری خوزستان به تکاپو افتادند
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۹۳۵۶۹
مدتی است شنیدههای فعالان فرهنگی و بعضا فصای مجازی حاکی از فروش, تخریب و به شکل خوشبینانهتری واگذاری سینما قدس به عنوان قدیمیترین سینمای اهواز است چیزی که سبب نگرانی و تکاپوی فعالان فرهنگی شده است. ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۹ استانها خوزستان نظرات - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، درگیر و دار روزهای کرونایی زیر پوست شهرِ درگیر با ویروس منحوس، مواردی برای برخی مجموعههای فرهنگی و هنری در خوزستان در حال رخ دادن است که مانند ویروسی بنده فرهنگ و هنر این استان را درگیر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قدیمیترین سینمای اهواز با 60 سال قدمت که قبل از انقلاب مسافرخانه آریا نام داشت و بعد از آن به سینما تغییر کاربری داد و قدس نامگذاری شد این روزها یکی از دل نگرانیهای مردم و فرهنگ دوستان شهر است.
قدس تنها سینمای اهواز است که دارای سالن تابستانه، پارکینگ و دسترسی به خیبان پشتی نیز هست و در معروف ترین بازار اهواز بنام بازار امام قرارگرفته، حال تصور حذف این فضای فرهنگی شناشنامه دار و با قدمت نیز ذهن فعالان فرهنگی و سینمادوستان را مشوش کرده است.
یکی از فعالان فرهنگی اهواز به خبرنگار ما میگوید: در این روزها که بدلیل شیوع کرونا درِ سینماها و مکانهای عمومی را تخته کرده است گفتهها حاکی از تخریب سینما قدس و احیانا واگذاری آن به بخش خصوصی است.
روابط عمومی حوزه هنری در مصاحبهای که در دو سال پیش در اسفند 97 انجام شد اعلام کرد: تعطیلی سینما قدس دایمی نیست و در بازگشایی این سینما هیچ تردیدی وجود ندارد و این سینما در حال بازسازی است و پس از پایان عملیات تعمیرات بازگشایی میشود.
ابتدای سال 98 بود که موسسه بهمن سبز تصمیم به بازسازی این سینما گرفت و تعمیر ارتقای کیفیت فضای فیزیکی، تجهیزات و تاسیسات این سینما را در دستور قرار داد و بیش از 200 ملیون تومان در آن هزینه کرد.
نامهای دریافت نکردیم؛ از اساس مخالفیم
رئیس حوزه هنری استان خوزستان در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در رابطه با واگذاری سینما قدس تصریح کرد: با توجه به اینکه متولی سینماها در استان حوزه هنری استان است تا کنون هیچ نامه مکتوب مبتنی بر فروش و یا تغییر کاربری دریافت نکردهایم.
وی ادامه داد: اما اقدامات اخیری که توسط بخش خصوصی صورت گرفت از جمله باز کردن صندلیها، دیوار کوبها، و سایر تاسیات سینمای مذکور حاکی از فروش و تخریب و یا به شکل خوشبینانهتری تغییر کاربری سینما است.
حجت الاسلام سید شهاب الدین طباطبایی افزود: از اساس با فروش سینمای قدس مخالف بودیم و قطعا سرانجام این مسئله هر چه باشد بخشی از آن به توان استان و بخشی به اراده کشوری و تصمیمات گرفته شده از مرکز و بخشی از آن نیز به بخش خصوصی و مالکان بستگی دارد.
و آنجا از آنجا که سینمای مذکور قدمت تاریخی و جزیی از بافت میراث فرهنگی محسوب میشود مسئله متوقف بر تصمیم یک حوزه خاص نیست و تمام جنبهها باید در نظر گرفته شوند.
عدم استقبال مردم از سینمایی که در بهترین نقطه است
رئیس حوزه هنری در استان با اظهار گلایه مندی از مردم اهواز، عدم استقبال آنها از سینما قدس را یکی از دلایل تجدید نظر بخش خصوصی درباره سینمای مذکور عنوان کرد و گفت: علی رغم قرار گرفتن در بهترین نقطه جغرافیایی استان و کلانشهر اهواز عدم استقبال مردم از سینما قدس باعث قرار گرفتن آن در زمرهی ضررده ترین سینماهای حوزه هنری کشور شده.
طباطبایی افزود: موسسهی بهمن سبز وابسته به حوزه هنری مسله عدم استقبال مردم را کارشناسی کرد در ابتدا به اکران پرفروش ترین فیلمها شروع کردیم و تاسیسات سینمای مذکور را در سال گذشته به طور کامل بازسازی کردیم اما نتیجه چندان تغییر نکرد و همچنان با عدم استقبال مردم مواجه بودیم.
رئیس حوزه هنری در استان خوزستان اذعان کرد: واکنش تکاپو و تقلای ما در رابطه با مسله تخریب سینمای قدس به علت کمبود سینما نیست و در صورت تخریب یا عدم تخریب ما در حال احداث 10 سالن دیگر در استان هستیم عمده واکنش ما برای میراث فرهنگی بودن سینمای قدس است.
ناصر آریایی معاون هنری سینما در رابطه با فروش و تخریب سینما قدس اهواز گفت: در مراودات اخیری که با بخش خصوصی داشتیم فروش سینما را تکذیب کردهاند.
وی در ادامه گفت: اما از زمانی که متوجه اقدامات اخیر حاکی از فروش از جمله باز کردن تاسیسات صندلیها و دیوار کوب ها شدیم مکاتبات و پیگیریهای لازم را انجام دادیم و همچنان در حال پیگیری هستیم در صورتی که اقدامات غیر قانونی انجام داده باشند برخورد قاطعی خواهیم داشت.
فعالین هنر و هنرمندان ضمن ابراز نگرانی با توجه به گمانهها و زمزمههای فروش و تخریب سینما گفتند: هر چند که حوزه هنری استان از افزودن 10 سالن سینما خبر داد اما قدس از قدیمیترین سینماهایکلانشهر اهواز است و جفای مردم در واپسین روزها چیزی از ارزش تاریخی آن کم نمیکند.
با این اوصافِ گفتهها و شنیدهها سرانجامِ سرنوشتِ قدس در دستان بخش خصوصی است اما در صورت تخریب سینمای قدس که نمادی از نمادهای میراث فرهنگی استان خوزستان و کلانشهر اهواز است آیا صرف ضررده بودن مجوزی برای خارج شدن یک بنای با ارزش از سازوکار فرهنگ و هنر است؟
آیا دولت وظیفه ندارد در این شرایط سخت اقتصادی با تفکری بلند مدت خیر عمومی را تشخیص دهد و از حذف یک بنای فرهنگی تارخ دار جلوگیری کند؟
گزارش از سیده مریم علوی محمدی
انتهای پیام/331/ش
R41468/P/S6,57/CT7منبع: تسنیم
کلیدواژه: عدم استقبال مردم فعالان فرهنگی سینمای اهواز تخریب سینما قدیمی ترین سینمای قدس بخش خصوصی سینما قدس حوزه هنری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۹۳۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند.
به گزارش ایسنا، نام صدیقه (روحانگیز) سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».»
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»
عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: «وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟»
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: «بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.»
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: «اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.»
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،
سامینژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.»
او گفته است: «قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»
انتهای پیام